صفحه محصول - پروپوزال تأثير هوش هيجاني و سبكهاي تفكر بر ذهنيت فلسفي مديران و كاركنان شركت ايران خودرو ديزل

پروپوزال تأثير هوش هيجاني و سبكهاي تفكر بر ذهنيت فلسفي مديران و كاركنان شركت ايران خودرو ديزل
دارای 31 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد.

عنوان پروپوزال: تأثير هوش هيجاني و سبكهاي تفكر بر ذهنيت فلسفي مديران و كاركنان شركت ايران خودرو ديزل
تعداد صفحه: 31صفحه
فونت: B ZAR
فاصله سطرها: 1.15
منابع فارسی و لاتین: دارد
پرسشنامه و ضمائم: دارد
بندهای پروپوزال: عنوان، مقدمه، بیان مسئله، اهمیت و ضرورت تحقیق، اهداف پژوهش (هدف اصلی، اهداف جزئی)، فرضیه های پژوهش، تعریف مفاهیم پژوهش (تعریف مفهومی، تعریف عملیاتی)، روش تحقیق، طرح پژوهش، ابزار اندازه گیری، روش تجزيه و تحليل داده ها و...


پروپوزال مدیریت دولتی
 تأثير هوش هيجاني و سبكهاي تفكر بر ذهنيت فلسفي مديران و كاركنان شركت ايران خودرو ديزل

  مقدمه
 هدف و استراتژي اكثر سازمانها افزايش بخشيدن به ميزان كارائي و اثر بخشي درسازمان مي باشد . مديران ارشد ،  براي نيل به اين مقصود به دنبال عواملي هستند تا با بكار بردن آنها ميزان كارائي نيروي انساني و درنهايت عملكرد سازماني را بهبود بخشند .عوامل بسياري در اين رابطه دخيل مي باشد كه با توجه به موضوع پژوهش به مواردي از آن خواهيم پرداخت.
     در اواخر قرن بيستم هوش هيجاني  به عنوان يك عامل مؤثر و اثرگذار بر تفكر و نگرش نيروي كار، مورد بررسي قرار گرفت . هوش هيجاني يا هوش غير شناختي  به مفهوم توانايي افراد در كنترل احساسات  و هيجانهاي خود و ديگران مي باشد.
داشتن اين هوش باعث مي شود محيطي فراهم گردد تا در آن با فهم عواطف خود و ديگران موجب كسب بينش نسبت به انگيزه هاي افراد در محيط كار گردد و مدير را نيز نسبت به نقطه نظرها و ديدگاههاي ديگران آگاه تر مي سازد و به او كمك خواهد كرد تا با اداره كردن عواطف در خود وديگران در برخورد با يك موقعيت شغلي تأثير بسزائي در عملكرد رضايت شغلي افراد داشته باشد.(امام زاده و نصيري ،1383)
    از عوامل ديگر مؤثر در بالا بردن كارائي سازمان شناخت فكر و ذهنيت فلسفي افراد مي باشد . فرد داراي ذهن فلسفی خصوصیاتی را نشان می دهد که می توان آن ها را در سه بعد جامعیت، تعمق وانعطاف پذیري گروه بندي کرد.این فرد همواره در جامعیت بخشیدن به اندیشه هایش تلاش میکند، مسائل را در ارتباط با زمینه هاي وسیع و مرتبط به هدف هاي درازمدت می بیند، امور بدیهی را مورد سؤال قرار داده و به شانس خود براي حرکت به ماوراي تعصب هاي جاهلانه، جانبداري هاي شخصی و تصورات کلیشه اي می افزاید . این فرد از انعطاف پذیري که با نواندیشی، دگربینی و خلاقیت همراه است برخوردار مي باشد و مسائل را از شقوق و جنبه هاي متعدد بررسی می کند. (شريعتمداري،80 ، ص 38 تا57‌‌‍( . فلسفي فكر كردن ياتفكر منطقي  بخشي از زندگي روزانه است.(خليلي شوريني ،1386 )
    اسميت  (1956) ذهنيت فلسفي را توانايي و ويژگيهاي ذهن مي داند كه به تفكر صحيح فردكمك ميكند و اورابه قضاوتهاي صحيح عادت مي دهد. او ذهنيت فلسفي را نه پركردن مغز يا محتواي دروس فلسفي و نه گرايش به يك فلسفه خاصي مي داند ، بلكه  ذهنيت فلسفي را فعاليتي مي داند كه مشخصاً به بهبود داوري هاي ارزشي اختصاص يافته باشد. ذهنيت فلسفي برحسب درجه اي ازجامعيت ، تعمق و قابليت انعطاف زماني مشخص مي شود كه فرد با مسائلي كه براي حل آنان فراخوانده مي شود به داوري هاي ارزشي بپردازد . ذهن فلسفي فرد را آماده مي كند تا با تفكر درست و منطقي پديده ها را شناسايي نمايد ( سيف هاشمي ، 1383).